طراحی توسط تبیان
ویرایش توسط مرز پرگهر
يكي بود يكي نبود/ پيرزني نشسته بود/اسب عصاري ميكرد/ خره خراطي مي كرد/ سگه قصابي ميكرد/ گربه بقالي ميكرد/ شتره نمد مالي ميكرد/ پشه بزازي ميكرد.
باز آقا محضرت عرض ارادت ميكنيم
آسمان را روشن از شمع ولايت ميكنيم
گفته اي توليد ملي، گفته هايت روي چشم!
باز از سرمايه و از كار ايراني حمايت ميكنيم
ما پر از كار مضاعف ،همت افزون تريم
باجهاد اقتصادي، خرق عادت ميكنيم
بازهم چشمان دنيا خيره بردستان ماست
چشم دنيا را به دست خود هدايت ميكنيم
كشور ما با فروغ احمدي روشن شده
گفتمان را، گفتمان عشق و ايثار و شهادت مي كنيم
سال نو تفسير اين بيداري اسلامي است
برتمام خاك دنيا ما سرايت ميكنيم
پرچم عدل خميني دست مهدي(عج) ميدهيم
ماجهان را پر ز تكبير عدالت مي كنيم
شعر از اكبر شهبازي